فـاطـمـهفـاطـمـه، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره

عـزیـز دردونـه ے خوآهـرش

به نام خدا

1391/12/7 15:24
نویسنده : آبجے سپیده
78 بازدید
اشتراک گذاری

جوجو هفته ی پیش که اومدم شهرمون

محمدهادی پسر عمه مهتابمون انقدر ناز و تپل و خوشگل شده بود با اون چشمای طوسی آبیش که باعث شد من ندانسته به تو توجه نکنم غافل از این که تو باهوش تر از این حرفایی. قلب

عزیز دلم ناراحت شده بودی.وقتی ظهر مادربزرگ فرستاد من کمی بخوابم صداتو شنیدم که به بابام میگفتی:

عمـــو؟به آبجی بگو منو دوست داشته باشه دیگه ناراحت

و بابام هم گفت آبجیت تو رو از همه ی آدمای دنیا بیشتر دوست داره.

بعد هم که از اتاق دراومدم بیرون دویدی طرفم و محکم پاهامو بغل کردی و چون قدت تا پاهام میرسید همش زانوهامو بوس کردی نیشخند

فدای مهربونیت بشم من،فدای چشمای شیطونت بشم من قلب

آخر هفته عمه ها و مادربزرگ میان این جا.کاش تو و مامانتم میتونستین بیاین.

 

 

 

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

Mohamad amin
7 اسفند 91 23:20
salam sepide .... chera too oon webet nazararo basti ??? chera oon rooz hack shode boodi ??? ba ki davat shode bood bad az hack chera webo basti ??? chera ramze in poastato be man nemidi ? (( torokkhoda javabamo bede



سلام.ببخشید به جا نیاورم شما؟